آى گاو دارم، آى گاو دارم .

بازيکنان: مى‌فروشي؟

صاحب گاو: بله

بازيکنان: چند مى‌فروشي؟

صاحب گاو: سه قران

بازيکنان: چقدر گران ست !

صاحب گاو با عصبانيت مى‌گويد: پس بزن تا بميرد. يکى از بازيکنان دست خود را به گاو زده و فرار مى‌کند، اگر گاو بتواند اين بازيکن را بگيرد، خود بازيکن گاو مى‌شود و بازى به‌همين ترتيب ادامه پيدا مى‌کند .

صاحب گاو نيز مى‌تواند دست خود را به گاو زده و خود را در بازى شريک کند. در پايان بازى کسانى که گاو نشده باشند و در واقع توانسته باشند از دست گاو بگريزند، برنده ٔ بازى خواهند بود .